این روزها وقتی پای صحبت مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی شرکتهای تکنولوژی میشینیم، یکی از شکایتهای رایجشون عدم ماندگاری نیروهای بامهارت هست. بیشتر چنین نیروهایی یا دنبال اولین فرصت برای مهاجرت و کسب درآمد دلاری هستن، یا شرکتها برای جذبشون وارد جنگ افزایشهای مستمر حقوق میشن. وقتی پای #پول_نقد وسط باشه، جذابیت خیلی از مزایا و وعدههای #بلند_مدت مثل اهدای سهام، رشد شغلی و ... به سرعت از بین میره.
این پدیده تا حد خوبی متاثر از محیط و فرهنگی که توش زندگی میکنیم هست. محمدعلی کاتوزیان در کتاب «ایران جامعه کوتاه مدت» تاریخ ایران رو به رشتهای طولانی از بازههای #کوتاه_مدت تشبیه میکنه و 3 عامل اصلی زیر رو بعنون دلایلش نام میبره:
1) مدل #استبدادی حاکمیت در طول تاریخ که بالاتر از هر قانونیست
2) عدم #امنیت جانی و مالی مردم به سبب حاکمیت استبدادی
3) عدم #انباشت سرمایه مالی و دانشی در داخل کشور به دلیل عدم وجود امنیت
این 3 عامل باعث میشه ما مردم عمدتا با تفکری کوتاه مدت در جستجوی آنیترین منافع برای خودمون باشیم. فرض هم نکنیم این 3 عامل فقط مختص به ساختار دولتی ماست. خیلی از کسب و کارهای شخصی هم متاثر از این فرهنگ با همین دید کوتاه مدت اداره میشن و پیامدهای چنین فرهنگی رو درون خودشون بیشتر تقویت میکنن.
با این حال معتقدم همچنان در چنین جامعهای، هر چند سخت، امکان ساختن سازمانی با تفکر بلند مدت هست. اگه بخوایم از نگاه تحلیل آقای کاتوزیان به مساله نگاه کنیم، یکی از قدمهای اصلی برای ساختن چنین ساختاری میتونه برقراری #مدیریت_همگانی در سازمان باشه. مدیریتی که در اون هر فرد در محدوده انتظارات، قوانین و ارزشهای شرکت دارای #اختیار و #آزادی کافی برای عمل هست و مدیریت ارشد نقش #راهبری و #توانمندسازی افراد رو ایفا میکنه. در چنین سازمانی فرآیندها و ساختارها، بیش از قدرت و نقشها، ضامن امنیت روانی و شغلی پرسنل هستن که میتونه به یادگیری، نوآوری و افزایش جذابیت شغلی بشه.
#ایران #جامعه_کوتاهمدت #منابع_انسانی #رهبری #مدیریت #مهاجرت